۱۲ مرداد ۱۳۸۶

گفتا زکه نالیم

با اعتماد‌به‌نفس کامل آمدم زرنگ‌بازی دربیاورم ولی به زمین گرم کوبیدنم! روزگار امروزم را ناصر خسرو هزار سال پیش وصف کرده:

روزی زسر سنگ عقابی به‌هوا خاست/ واندر طلب طعمه پر و بال بیاراست
بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت/ امروز همه روی زمین زیر پر ماست
بـر اوج فلک چون بپرم از نظـر تیز/ می‌بینم اگر ذره‌ای اندر ته دریاست
گر بر سر خـاشاک یکی پشه بجنبد/ جنبیدن آن پشه عیان در نظر ماست
بسیار منی کـرد و ز تقدیر نترسید/ بنگر که ازین چرخ جفاپیشه چه برخاست
ناگـه ز کـمین‌گاه یکی سـخت کمانی/ تیری ز قضاو قدر انداخت بر او راست
بر بال عـقاب آمـد آن تیر جـگردوز/ وز ابر مر او را بسوی خاک فروکاست
بر خـاک بیفتاد و بغلـطید چو ماهی/ وانگاه پر خویش گشاد از چپ و از راست
گفتا عجبست این‌که زچوبست و زآهن/ این تیزی و تندی و پریدنش کجا خاست
چون نیک نگه‌کرد و پر خویش بر او دید/ گفتا زکه نالیم که از ماست که بر ماست

خوشبختانه مانند کرگدن پوستم کلفتم؛ افسار زندگی دوباره دستم است و آرامش برقرار.

بدبیاری‌های اخیر در کانادا مرا یاد ده سال پیش می‌اندازد: تابستان 1376، همان سالی که ایران بهار پر‌جنب‌و‌جوشی داشت.

تازه از دانشگاه فارغ شده بودم، وضعیت سربازی‌ام نا‌مشخص بود،‌ دنبال کار نبودم و می‌خواستم بروم «خارج».

۵ نظر:

ناشناس گفت...

سلام

ناشناس گفت...

ما که نفهميديم جريان چي بود

ناشناس گفت...

تو تنهایی خیلی چیزها میشه یاد گرفت. میشه یاد گرفت که نترسید و روی پای خود ایستاد. در تنهایی میشه زندگی رو فهمید. در صدف تنهایی تا مرواید شدن راهی نیست اگر پناهت امید باشد. امید به زندگی. شهرام جان از این که فهمیدم برنامت عملی شده و در رشته ای که باهام راجع بهش حرف زدی مشغول تحصیل شدی خیلی خوشحالم و برات آرزوی موفقیت روزافزون و شادی میکنم. پوریا

ناشناس گفت...

shahram salam
khoobi ke?
mano mishnasi.
fagat khastam behet begam inja khoobe khoob ,zamooneh, behet ya shayad behtar begam behemoon yad medeh ke fagat be khoda va be khodet takiye koni na be hich kase dige. hata be pedar va madaret.
inja fagat be komake khodet mitooni etteka koni.

Avayemoj گفت...

شهرام عزیز
از کامنت شما در وبلاگم و لطفتان بسیار ممنونم. وبلاگ خوبی دارید. فقط بنظر می رسید که گاه خیلی با خود حرف می زنید و یادتان می رود که مخاطبین نادیده شما پس زمینه فکر شما را نمی دانند. در نتیجه بعضی قسمتها گنگ جلوه می کنند. البته آدم در وبلاگ آزاد است که هر طور بنویسد و اینرا هم بگویم که برای من وبلاگ نویسی تجربه نوی است و در فکرم که پستی دیگر هم در این باب بنویسم. قصد جسارت نداشتم از اظهار نظرم در باره نحوه نوشتن شما.

موفق و سبز باشید
سارا رها