۰۲ مرداد ۱۳۸۶

آسمان همین رنگ است

شنبه ظهر گروه کوچکی از مهندسان برق به همراه خانواده به ابتکار یکی از مهندسان با‌سابقه در پارک سانی‌بروک (پارک ملت تورنتو) پیک‌نیک داشتیم. هم روز خوبی گذراندم هم با چند نفر آشنا شدم. چنین برنامه‌ای تا پیش از این انجام نشده بود.

نزدیک یک سال پیش هم دوره راهنمایی و همفکری مهندسان ایرانی در این شهر پا گرفت. این دوره کوچک 5 جلسه‌ای (ماهی یک جلسه و به تفکیک تخصص) به افراد کمک می‌کند تا خود و محیط جدید را بهتر بشناسند. از همه مهم‌تر، می‌تواند شبکه‌ای از افراد آشنا ایجاد ‌کند که شرط اساسی موفقیت در کاناداست.

آنچه در ایران نامش «پارتی‌بازی» و دارای بار منفی است، در کانادا «شبکه‌سازی» و دارای بار مثبت است. روابط در کانادا حرف اول و آخر را می‌زند. در این کشور چند ملیتی، ایتالیایی به ایتالیایی کار می‌دهد، هندی رفیق هندی‌اش را استخدام می‌کند و چینی با فک‌و‌فامیل خودش داد‌و‌ستد می‌‌نماید.

جامعه مهاجران ایرانی، به نسبت دیگر مهاجران جامعه نوپا و ضعیفی است. یکی از بزرگترین مشکلات ما در اینجا، نداشتن شبکه است چون تازه‌واردیم و آدم نمی‌شناسیم. منظورم از تازه‌وارد، تمام جامعه ایرانی است؛ چه آنکه بیست سال پیش آمده چه فردی که امروز وارد شده.

بدون رابطه، آشنا، شبکه، پارتی – هر اسمی دوست دارید رویش بگذارید- جلوی پایتان سنگ می‌اندازند. خیلی مودبانه و با لبخندی بر لب می‌گویند:

- سابقه کار کانادایی ندارید؟ [یعنی به سابقه کارتان اعتمادی نیست]
- تحصیلات شما بالاتر از حد این کار است! [یعنی مدرک کانادایی ندارید. هیچ‌وقت نمی‌گویند مدارک شما معتبر نیست تا بهانه دستتان ندهند]

اگر هم خوش‌شانس، سمج، پر رو و حاضر‌جواب باشید، احتمالا سوالات عجیب و غریب و مصاحبه‌های متعدد در انتظارتان است: از شما انتگرال سه‌گانه می‌پرسند و از آنکه پارتی دارد، دو دو تا چهارتا!

۱ نظر:

ناشناس گفت...

البته اين نوع پارتي بازي کانادايي يا همون شبکه سازي به قول اونا، يه فرقي با پارتي بازي تو ايران داره اونم اينه که مسئوليت آدم تازه وارد با معرف‌شه. واسه همينم آدما هرکسي رو براي هر کاري سفارش نميکنن چون اگه دو تا آدم سفارشي تو زرد از آب در بيان، سفارش کننده اعتبارشو از دست ميده.