۰۷ تیر ۱۳۸۵

ندای درون

تابستان 1374: موسسه آموزشی دلفین فقط 3 ماه دوام آورد. اولین کارم تدریس خصوصی در این موسسه بود که با چند تن از دوستان راه انداختیم. تازه داشت پا می گرفت که تعطیلش کردیم. ندای درون برم گرداند دانشگاه تا درسم را تمام کنم. آینده بهتری در انتظارم بود.

آخر اسفند 1376: تازه داشتم در شرکت مهر ماشین جا می افتادم که بعد از 3 ماه کار آمدم بیرون. اولین کار مهندسیم بعد از فارغ التحصیلی بود. شروع کردم به این در و آن در زدن برای پیدا کردن راهی قابل اطمینان برای خروج از ایران. ندای درون نوید آینده ای بهتر می داد.

تابستان 1379: شرکت کوچکی را که همراه دوستم امیر راه انداخته بودیم بعد از یکسال و نیم تعطیل کردیم. اولین تجربه کار تجاری ام بود. تازه چم و خم کار تجاری دستمان آمده بود. منتظر جور شدن اقامتم در کانادا بودم. شروع کردم برای کنکور فوق درس خواندن. ندای درون به راهی هدایتم کرد که در خواب هم نمی دیدم. به امید آینده بهتر.

آخر خرداد 1383: بعد از 14 ماه از مرکز تحقیقات مخابرات ایران آمدم بیرون. اولین تجربه کاری ام در یک شرکت دولتی بود. راز بقا را فوت آب شده بودم. ندای درون مرا برگرداند دانشگاه تا این بار فوقم را تمام کنم. آینده ام را خودم می سازم نه مدیران سیاست باز دولتی.

اواخر آذر 1383: شرکت همکاران سیستم فقط 3 ماه برایم جاذبه داشت. ندای درون نپذیرفت که از ایده هایم کوتاه بیایم. آینده ام را خودم می سازم، نه مدیران فرصت طلب بخش خصوصی.

اواخر ژوئن 2006: اولین تجربه کاری در کانادا تمام شد. با 6 ماه کار کارگری عمق فرهنگ کاری و رفتار سازمانی این محیط را درک کردم. شناختم از خودم و اطرافم با روزی که آمدم قابل مقایسه نیست. ندای درون آرامشم می دهد. آینده بهتری در انتظارم است.

۸ نظر:

ناشناس گفت...

ندای درون یک پدیده حیرت انگیز است.شاید نوعی ارمانگرائی ناخوداگاه...مقایسه ای که اموزه های ایده الیسم انباشته در حافظه بلندمدت با واقعیات بیرونی زمان حال انجام میدهد و در صورت عدم تطبیق پیامی به خود اگاه ارسال میکند...شاید...اما انچه صد چندان حیرت انگیز تر است گوش سپردن به ندای درون و پیروی از ان است !!! فریدون

ناشناس گفت...

اينطور كه معلومه انواع كارها رو تجروبه كردي ،تجربه چيز خويه ولي فقط تا نيمه زندگي ،بعد وقت استفاده است پيام.........

ناشناس گفت...

خيلی خوشحالم که همچنان پويای و به حرکت ادامه می دی. اميد وارم هميشه سلامت و موفق باشی

شادمهر ودودی گفت...

سلام دوست خوبم
خیلی خوشحالم که طعم موفقیت رو چشیدی
همچنین از این که به وبلاگم سر زدی متشکرم
امیدوارم موفقیت های روز افزونی رو برای خودت به ارمغان بیاوری.
قدر ندای درون رو بدون و به او
وفا دار باش

ناشناس گفت...

چقدر ساده و روون مینویسی ! خوشحالم که انقدر دل و جرات داری که مسائل رو تجزیه و تحلیل کنی ..این خیلی ارزشمنده ..ایشالا همیشه موفق و سلامت باشی
شبنم

ناشناس گفت...

Montazere telephonetoon boodam,
chera tamas nagereftid?

دختر آفتاب گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
دختر آفتاب گفت...

لحظه لحظه باید کشفت کرد. و به اندازه ی همه ی لحظه ها، چیزی در تو هست، ... ناشناخته از جانب آسمان